ای عاشق دلخسته
ای عاشق دلخسته ، چندی تو تحمل کن ...
دلبر شده آماده ، چندی تو تحمل کن ...
دانم که فراق یار ، سوزد دل و جانت را ..
با سوز گدازنده ، چندی تو تحمل کن ...
حسرت مخور از بختت ، ثابت قدمی باش ...
با بخت سیه گشته ، چندی تو تحمل کن ..
دنیا شب تاری شد ، در چشم تو بی ماهت ...
تا مه شده تابنده ، چندی تو تحمل کن ...
کم ناله بزن در عشق ، کاین عشق پر از درد است ..
شو طالب این درده ، چندی تو تحمل کن ...
دانم که شدی رسوا ، عشقت شده رسوایی ...
تنها شدی یکباره ، چندی تو تحمل کن ...
این بنده خدا ها را ، در عشق چه درکی هست ...
غمگین نشو از بنده ، چندی تو تحمل کن ...
دائم تو زنی فالی ، کز شعر وصال آمد ...
با حافظ بیچاره ، چندی تو تحمل کن ...
دانم که رسی آخر ، نومید مشو در وصل ...
با یأس فریبنده ، چندی تو تحمل کن ...
شب رفت و سحر آید ، مغرور نشو از وصل ..
با یاد شب و گریه ، چندی تو تحمل کن ...
چون شعر جوادت را ، خواندی بکارش بند ...
با شاعر دیوانه ، چندی تو تحمل کن ...
جواد محمد موسایی 19/11/94